سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال مسلم بن عقیل علیه‌السلام قبل از شهادت

شاعر : علیرضا خاکساری
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل مثنوی

هرچه گشتم شهر کوفه مالک اشتر نداشت            مسلم درمانده غیر طوعه همسنگر نداشت

شهـر بود و قـصۀ مـسـلم فـروشی بـلال            در وجودش ذره‌ای از غیرت مادر نداشت


انتظارم از سلیمان بیش از اینها بود حیف            هیچ کس مانند او حرف مرا باور نداشت

نامه بود از جانبش هر روز دستت می‌رسید            کـفتر نامه‌برش ای‌کاش اصلا پر نداشت

لشگـر ابن زیاد از معجـزات سکه است            ابن مرجانه میان چنته غیر از زر نداشت

 تشـنۀ خـون تـمـام بـسـتـگـان حـیـدرانـد            کوفۀ نامرد دست از کشتن من برنداشت

در عجب از حکم قاضی القضات کوفه‌ام            تیغ می‌زد بر تو گرچه دست بر خنجر نداشت

زجـرهای شهـر می‌آیـند چـنگـم می‌زنند            حرف دارم می‌زنم با کینه سنگم می‌زنند

از دل از دشمنی لبـریز می‌تـرسم حسین            از سپاه شهر نفرت خیز می‌ترسم حسین

پیر مردان حریصی را به چـشـمم دیده‌ام            از عصای چوبی ناچـیز می‌ترسم حسین

در ضمیر من لـبانت خـود نمایی می‌کـند            از وجود خیزران هم نیز می‌ترسم حسین

طـاقـت دیــدن نـدارم کـوره‌ای از آتـشـم            می‌روم پـیش قـدم‌های تو قـربـانـی شـوم

مـسـلـم امـا پـیـرو اسـلام ایـنـان نـیـسـتـم            تا بفـهـماند به عـالـم من مسـلـمان نیـستم

بـر سـر دار بـلا با سـر نه با پـا می‌بـرد            پیکرم را دشـمـنت برعکـس بالا می‌برد

این بدان معنی‌ست که حرمت ندارد این بدن            بی‌عـبـا و بی‌عـمـامـه بـی‌ردا و پـیـرهـن

محض خوشـنودی امثال سنان و حـرمله            پیکرم را می‌بـرند آخر به سـوی مـزبـله

با غم غربت چه بر روز من آوردی حسین            کاش می‌شد از میان راه برگردی حسین

نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایات معتبر حذف شد! لازم به ذکر است در زمان دستگیری و شهادت حضرت مسلم هیچ صحبتی از کشتن سیدالشهدا علیه‌السلام و غارت و ... نه در بین مردم و نه حتی در دارالأماره کوفه نبوده است چنانچه ابن زیاد در پاسخ وصایای مسلم پاسخ می­دهد « حسین هم اگر به کوفه نیاید با او کاری ندارم » مردم نیز بخاطر تهدیدهای ابن زیاد و ترس از جانشان مسلم را تنها گذاشتند و او را یاری نکردند سران قبایل نیز به طمع سکه های زر مسلم را تنها گذاشتند. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



پرسه می‌زد در پی تیر سه شعبه حرمله            کاش که بازار کوفه دیگر آهنگر نداشت



خـنجر کـندی نـشانم می‌دهـد شـمر لعـین            از همین تیغ نگـشته تیز می‌ترسم حسین



دختران خویش را قول غنیمت داده است            خیلی از خولی و چشم هیز می‌ترسم حسین



بیت زیر به دلیل مستند نبودن و همچنین عدم رعایت توصیه‌های علما و مراجع حذف شد، در بحث غارت معجرها دو نکته مهم باید مورد توجه قرار بگیرد ۱ـ موضوع غارت معجر بر فرض بر اینکه صورت گرفته باشد با آنچه متاسفانه بصورت عام در اشعار آورده می‌شود بسیار متفاوت است، لازم است بدانیم در عرب آن زمان قسمتی از حجاب زنان (معجر)، پارچه‌ای بوده که در مقابل صورت قرار می‌گرفته و این جزء حجاب بوده است؛ همچنان‌که هم اکنون نیز در عراق، عربستان و بسیاری از کشورهای اسلامی این‌گونه حجاب دارند، از این‌رو حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در خطبه‌اشان در مجلس یزید فرمودند: وَ أَبْدَیتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَی بَلَدٍ؛ دختران سول خدا را با صورت باز، شهر به شهر در معرض دید مردم قرار دادی! لذا آنچه در غارت معجرها مطرح است حذف این روبند صورت‌ها بوده است نه اینکه نعوذ بالله اهل بیت کشف حجاب شده‌اند همچنان که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها هم بر همین موضوع اشاره می‌کنند که خود این نیز مصیبت بسیار بزرگ و دردناکی است ۲ـ گفتن و یادآوری غارت معجرها حتی در حد همان روبند صورت شایسته و سزوار اهل بیت نیست!!!  آیا اگر خود ما روزی ناموسمان به هر دلیلی همچون باد و... برای لحظاتی نتوانند حجاب خود را حفظ کنند آیا دوست داریم که یکسره به ما متذکر شوند که در فلان روز چادر خواهر، مادر و یا همسرمان را باد برده و ....  آیا ما از تکرار این حرف ناراحت نمی‌شویم؟؟ پس به هیچ وجه شایسته نیست این فاجعۀ تلخ را حتی بر فرض صحت آن بازگو و تکرار کنیم!!!



پرده را بالا زدنـد از پیـش چـشمان تـرم            دخترت را دیدم اما بر سرش معجر نداشت